۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

۱۳۹۲ فروردین ۱۶, جمعه

نوبهار است در آن کوش که *خوشگل* باشی


نوبهار است در آن کوش که خوشگل باشی. (حافظ به تصحیحِ شخصی)

از جمله به این دلیل که به نظرم معنی ندارد که بکوشی که خوشدل باشی: چون اولاً برای اینکه بکوشی باید از قبل خوشدل باشی، یعنی اگر خوشدل نباشی اصلاً نمی‌توانی بکوشی؛ ثانیاً، واقعاً نمی‌فهمم چگونه می‌توانی بکوشی که خوشدل باشی. در مقابل اما: اولاً، برای اینکه بکوشی لازم نیست خوشگل باشی؛ ثانیاً، (لااقل الان دیگر) کم و بیش مشخص است چگونه می‌توانی بکوشی که خوشگل باشی.

دلایلِ دیگری هم هست که لازم به ذکر نیست.

۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه

سیاست‌زدگی


«آری بهار جامهٔ سبزی نیست
تا هر کسی
هر لحظه‌ای که خواست
به دوشش بیفکند»

یعنی این شعرِ شفیعی کدکنی را که می‌خوانی بی‌درنگ یاد آن یک‌شنبهٔ بعد از انتخابات بیفتی که محمود احمدی‌نژاد شالِ سبز به گردن انداخت و به یادت بیاید که گویا تیمِ او قرار است با شعارِ «بهار» انتخاباتِ آینده را منور کنند.

۱۳۹۲ فروردین ۲, جمعه

نیست


"
آری بهار جامهٔ سبزی نیست
تا هر کسی
هر لحظه‌ای که خواست
به دوشش بیفکند
"

۱۳۹۱ اسفند ۳۰, چهارشنبه

عاقبت در قدمِ بادِ بهار


«زِ کویِ یار می‌آید نسیمِ بادِ نوروزی» یا «زِ کوی یار می‌آید نسیمِ بادِ نوروزی»؟

واضح‌تر بپرسم:

آیا شاعر می‌خواسته بگوید:

نسیمِ بادِ نوروزی از کوی یار می‌آید (و نه مثلاً از دریا)

یا اینکه می‌خواسته بگوید:

از کوی یار نسیمِ بادِ نوروزی می‌آید (و نه مثلاً طوفانِ کاترینا)؟

من نمی‌دانم شاعر چه می‌خواسته بگوید. اهمیتی هم ندارد. اما اگر نظر من را خواسته باشید خواهم گفت شعر را به صورت اول بخوانید و نه مثلِ محمدرضا شجریان (+) به صورتِ دوم، خصوصاً اگر دارید آن را به مناسبتِ نوروز می‌خوانید یا قرار است کلِّ بیت را بخوانید.

کلِّ بیت از کفرِ ابلیس مشهورتر است:

«زِ کوی یار می‌آید نسیمِ بادِ نوروزی * از این باد ار مدد خواهی چراغِ دل برافروزی»

(همچنین است کلِّ شعر).

خوب، طبعاً این سوال ایجاد می‌شود که چرا. چرا «از این باد ار مدد خواهی چراغِ دل برافروزی»؟ روشن است: چون از کوی یار می‌آید. حالا خودتان قضاوت کنید کدام خوانش نکته را بهتر می‌رساند؟ 

بله، قضاوتتان درست بود، همان اولی:

زِ کویِ یار می‌آید نسیمِ بادِ نوروزی [و چون از کوی یار می‌آید] از این باد ار مدد خواهی چراغِ دل برافروزی [یعنی اگر از کویِ یار طوفانِ کاترینا هم بیاید... بله!]
  
در هر صورت، هر خوانشی را که می‌پسندید چراغِ دلِ‌تان افروخته باد، همان چراغی که «گویند که در خانهٔ دل هست» و «اندر حرم افروختنی نیست» (شعر و صدای محمد اصفهانی).


---

توضیح دربارهٔ عنوانِ وبلاگ اینکه این عنوان را همان زمانی که وبلاگ را ثبت کردم، یعنی چندین سال پیش، انتخاب کردم. در آن وقت تصمیم داشتم چیزهای خاصی در اینجا منتشر کنم (عنوان به اندازهٔ کافی گویا هست) اما الان هیچ تصمیمِ خاصی ندارم، تصمیمی دربارهٔ اینکه اینجا چه نوع چیزهایی منتشر کنم. البته می‌دانم که می‌توان عنوان را عوض کرد و من هم که در این چند سال چیزی اینجا ننوشته بودم اما در این صورت مسئله این است که عنوان چه باشد.

همچنین است سر و شکلِ وبلاگ، یعنی این هم از بقایایِ همان زمان است، اما به این یکی در اولین فرصت سر و سامانی خواهم داد.